جدید بودن ویروس کرونا و سرعت بالای ابتلای آن باعث شده تا بیشتر مردم به خاطر ترس از مواجهه با بیماری روزهای خود را در تنهایی بگذرانند. از طرفی دیگر کرونا تجربه سوگواری در تنهایی را بسیار افزایش داده که بسیاری از روانشناسان و اهالی ارتباطات نسبت به این نوع عزاداری هشدارهای جدی داده اند. در این میان آنچه به نظر مهم است برخورد رسانه با بازمانده گان کرونایی و نحوه سوگواری آنان است. فاضل فروزان روانشناس و مشاور خانواده معتقد است، رسانه میتواند باورهای اجتماعی را بسازد. حتی خودش راهکارهایی برای هیجانات ارایه دهد. به این معنا که یک سلسله اندیشهها و باورهای اجتماعی درباره مرگ به واسطه کرونا و سوگواری جدیدی که در جامعه ایجاد شده را ارایه دهد. او توضیح میدهد: کمکی که رسانه برای تجربه سوگواری در تنهایی میتواند داشته باشد، این است که یک اندیشه و باور نو درباره تجربه سوگواری و انجام سوگواری در تنهایی را هم ایجاد کند و هم این را پخش کند.
به گزارش
تابناک همدان، به نقل از شفقنا؛ فروزان در ابتدای صحبتهای خود با اشاره به اهمیت احساسات بشری به شفقنا رسانه میگوید: وقتی از سوگواری و یا از تجربه سوگواری صحبت میکنیم، ما با یک حوزه در ساختار روانی افراد به نام احساسات، عواطف و هیجانات افراد در ارتباط هستیم. یعنی اگر رفتار آدمی را بخواهیم دسته بندی کنیم که به پنج حوزه تقسیم میشود، یکی از مهمترین این حوزهها احساسات، عواطف و هیجانات است و بحث بر سر مواجه با این احساسات و هیجانات است. همچنین بروز این هیجانات در علم روانشناسی بسیار جدی است.
او توضیح میدهد:در دنیا کسی که بر روی هیجانات بسیار کار کرده دانیل گولمن میباشد که مبدع بحث هوش هیجانی است. او در کتاب معروفش ابتدا به نقش رسانهها اشاره میکند. در آن کتاب اشاره شده که رسانهها علی رغم اهدافی که دارند، برای اینکه اطلاع دقیقی به افراد دهند، خود این اطلاع دادنها میتواند عاملی بر سر گرفتاری انسانها است. گلمن اشاره میکند که وقتی رسانهای برنامه خود را با این جمله که «وقت شما به خیر و شادی» شروع میکند و در ادامه انقدر اخبار گوناگون را به مخاطب میدهد که در نهایت به افسردگی و ناراحتی برای مخاطب میانجامد.
این روانشناس با توضیح درباره کمک رسانهها در مدیریت هیجانات آدمی میگوید: نقش رسانه در مدیریت و کنترل هیجانات بسیار انگاره اساسی است و هر چقدر مدیریت درستی و منطقی نسبت به اعلام خبری از وقایعی که رخ میدهد، صورت بگیرد، نتیجه اش سلامت روانی افراد و اجتماع است. با توجه به نو ظهور بودن تجربه سوگواری در کرونا، بررسی و مطلع شدن از نقش رسانهها مسأله مهمی است.
فروزان قبل از اشاره به چگونگی عملکرد رسانهها به تفاوتهای معنایی کنترل و مدیریت هیجانات اشاره میکند و میگوید: اینکه آدمی بتواند هیجان منطقی را در برابر وقایع از خود بروز دهد، بسیار اهمیت دارد. در اینجا بحث بر سر کنترل هیجانات نیست، چون هیجانات، احساسات و عواطف آدمی از مقوله اراده ابتدایی انسان خارج است. مثلا وقتی آدم با یک احساس ترس مواجه میشود نمیتواند برای احساس ترس خود کاری انجام دهد به این معنا که وقایع شروع کننده هیجانات در ابتدای امر به نوعی خارج از کنترل افراد است. اما افراد قادر به مدیریت کردن هیجانات هستند.
او ادامه میدهد: ما در تعاریف تخصصی روانشناسی، تفاوتهای زیادی بین مدیریت و کنترل هیجانات قائل هستیم. مدیریت هیجانات به معنای این است که پس از هیجان به وجود آمده، مثلا سوگواری برای عزیزان مبتلا به کرونا خیلی متفاوت از کنترل هیجانات است. ولی کنترل هیجان به معنای اختیار صد در صد داشتن به یک هیجان است. اما بحث اصلی ما در اینجا مدیریت هیجان است. به این معنا که هیجان ایجاد شده را در یک مسیر منطقی و درست قرار دهیم. اینجاست که رسانه میتواند نقش اساسی داشته باشد.
این مشاور خانواده با توضیح درباره عملکرد رسانه در بحث مدیریت هیجانات میگوید: رسانه میتواند باورهای اجتماعی را بسازد. حتی خودش راهکارهایی برای هیجانات ارایه دهد. به این معنا که یک سلسله اندیشهها و باورهای اجتماعی درباره مرگ به واسطه کرونا، سوگواری جدیدی که در جامعه ایجاد شده، ارایه دهد. ما وقتی درباره مدیریت هیجانات صحبت میکنیم، نباید این مسأله را به معنای تغییر یک هیجان در نظر بگیریم. اگر رسانه بتواند نوع نگاه، تفکر و باور افراد را بعد از تجربه آن هیجان خاص را منطقی و معقول کنید یا تغییر دهد، به این معناست که توانایی مدیریت هیجان را دارد.
او مثال میزند: فرض کنید یک رهگذر چاقو خوردن فردی را در خیابان ببیند، خب طبیعتاً فرد رهگذر در برابر این واقعه دردناک متاثر میشود. اما کافیست یک نفر در آن لحظه بگوید این فرد در حال نمایش بازی کردن است. ذهن من نوعی که ابتدا این داستان را میبیند ولو اینکه بداند این داستان نمایشی بیش نیست. باز هم آن درد را حس میکند. اما در این لحظه یک اندیشه به کمک من نوعی میآید که این داستان فیلم است، فرد میپذیرد که پس مشکلی نیست و فیلم است. پس باور بنیادی باعث میشود که فرد آن هیجان خاص را در مسیر درست و منطقی قرار دهد. وقتی افراد بتوانند باورهای منطقی و نگه دارنده احساسات در حوزههای منطقی خودش را ایجاد کنند، در واقع به مدیریت هیجانی رفتاری کمک شده است.
او توضیح میدهد: کمکی که رسانه برای تجربه سوگواری در تنهایی میتواند داشته باشد، این است که یک اندیشه و باور نو درباره تجربه سوگواری و انجام سوگواری در تنهایی را هم ایجاد کند و هم این را پخش کند. حضور اجتماعی، نوع گفتمان اجتماعی و اینکه افراد درباره تجربیات خود صحبت کنند باعث میشود بتوانیم هیجانات خود را یا در جهت خوب کنترل کنیم یا اینکه به صورت عمیقتر در جهت خراب کردن احساسات و تخریب روان مان، پیش برویم.
فروزان معتقد است هر چقدر یک باور جدی، عمیق و منطقی درباره این تجربه خاص در تنهایی یا غیر از تنهایی در رسانهها تبلیغ شود باعث میشود ذهنیت جدیدی در آدمها شکل بگیرد. او توضیح میدهد: حداقل اش این است که دیگر نمیگویند ما این داغ را با این گزارهها تجربه کردیم. چرا که روان آدمی در مواقع بحران به دنبال گزارهای است که خلاف روانش باشد تا بتواند خود را نگه دارد و روان آدمی پذیرای چنین گزارههای است. اگر رسانه بتواند گزارههای منطقی را بشناسد و آن را تبلیغ کند و منتشر کند که باور نویی درباره سوگواری در تنهایی ایجاد شود، خود به خود شاهد خواهیم بود که کارکرد منطقی که روان انسان باید داشته باشد، دارد و نوع نگاه جدیدی به این مسأله خواهد داشت.