خبر بدهی مالیاتی فدراسیون شطرنج به دلیل نوع فعالیت اقتصادی و اعداد و ارقام اعلام شده در ابتدا به نظر میرسید خبر موثقی نباشد، ولی بعد از گذشت مدتی از انتشار این خبر معلوم شد خبر درست بوده و این فدراسیون به دلیل فعالیتهای اقتصادی ۹ میلیارد تومان مالیات از سال ۹۲ بدهکار است که با توجه به اضافه شدن جریمه تأخیر، این مبلغ به ۱۴ میلیارد تومان رسیده است.
اگر اتفاقات چند سال اخیر فدراسیون شطرنج را مرور کنیم متوجه تناقضات زیادی در وضع مالی این فدراسیون خواهیم شد و سئوال مهم این است که نقش نظارتی وزارت ورزش در این میان چیست؟
به همه فدراسیونهای ورزشی یک ذیحساب غیر مستقر به عنوان نماینده وزارت ورزش برای نظارت بر گردش مالی فدراسیون و بررسی به اسناد مربوطه معرفی میشود، با این اوصاف چطور ممکن است تکلیف چنین گردش مالی بالایی در زمان تودیع رئیس وقت فدراسیون روشن نشده باشد؟
جالب اینکه همین فدراسیون به دلیل بدهی به فدراسیون جهانی بابت هزینه میزبانی مسابقات قهرمانی جهان که در تهران برگزار شد، در آستانه محرومیت قرار گرفت تا اینکه وزارت ورزش بدهی فدراسیون شطرنج را تسویه کرد و مشکل بر طرف شد.
فدراسیون شطرنج همیشه جزو فدراسیونهایی بوده است که خبر مشکلات مالی آن را میشد در بین خبرها مشاهده کرد، چطور ممکن است فدراسیونی با این گردش مالی بالا همیشه اظهار بی پولی کند؟
به قول معروف تکههای این پازل با هم جور در نمیآید و حتی معلوم نیست درآمد حاصل از این فعالیتهای تجاری دقیقاً کجا هزینه شده است؟
مورد مبهم دیگر این است که چرا فدراسیون شطرنج کد اقتصادی داشته و چطور اقدام به واردات شکر، لب تاپ و کود کرده است؟
حتی اگر این فعالیتهای تجاری در زمینه تجهیزات مربوط به ورزش شطرنج هم بود جای تعجب داشت چه برسد به کود، لب تاپ و شکر که هیچ ارتباطی با شطرنج ندارد!
فعالیت تجاری در هر زمینهای نیاز به تجربه و تخصص دارد و اینطور نیست که هر کسی کد اقتصادی داشت وارد هر نوع تجارتی شود، ولی ظاهراً چنین اصولی در فدراسیون شطرنج وجود نداشته است و مدیران وقت در هر زمینه ای تخصص داشتهاند.
هر طور به این ماجرا نگاه کنیم برای هیچ موردی جواب منطقی پیدا نمیشود و این نگرانی به وجود میآید که آیا در بقیه فدراسیونها هم چنین فعالیتهایی وجود دارد؟
مسلماً ورود فدراسیونهای ورزشی به فعالیتهای اقتصادی در این حجم بالا و با توجه به نظارت ضعیف وزارت ورزش در امور مالی، باید نگران بود که رؤسای فدراسیونهای ورزشی به جای تمرکز روی پیشرفت ورزش به فکر تجارت غیر مرتبط باشند و از ورزش فقط استفاده ابزاری شود.
شاید ماجرای مالیات فدراسیون شطرنج بتواند به این سئوال پاسخ دهد که چرا برای نشستن روی صندلی ریاست فدراسیونهای ورزشی علیرغم بدهیها و مشکلات مالی، همیشه رقابتی داغ بین کاندیداها وجود دارد؟