کد خبر: ۹۴۴۶۳
تاریخ انتشار: ۲۳ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۴:۴۵ 14 September 2015
رشت - ایرنا - پیدا شدن جسد «آیلان» کوچک در سواحل ترکیه در محافل خبری سر و صدای بسیاری به پا کرد ، همین اتفاق مرزهای اروپا را به روی مهاجران گریخته از ناملایمات و نا امنی ها، باز کرد اما آیا وجدان انسان دوستی حکومت های کاپیتال اروپایی بیدار شده پس چرا تاریخ آنرا باور نمی کند؟
[چگونه کودک غرق شده سوری آبروی اروپا را خرید ؟]

تحلیل از : نصرالله ابراهیمی خرم آبادی دبیر خبرگزاری جمهوری اسلامی گیلان
حال بماند آنکه بر اساس مدارک انتشار یافته نحوه قرار گیری جسد این کودک در کنار ساحل با آنچه که واقعا اتفاق افتاده متفاوت است یعنی عکاسان پس از پیدا کردن جسد آنرا در حالتی قرار داده اند تا به قول معروف دل سنگ را به درد بیاورد و بعد از آن عکس گرفته اند و درست پس از انتشار این خبر است که گویی به ناگاه آلمان های فروشنده گاز خردل و اعصاب به سفاکان و آدم کشانی مثل صدام حسین و معمر قذافی ناگهان وجدان درد می گیرند و اعلام می کنند که پناهندگان را می پذیرند .
بعد هم گردهمایی اضطراری برگزار می کنند و مسوول اتحادیه اروپا پذیرفتن و پذیرایی از آوارگان را یک وظیفه ابلاغ می کند و چنین و چنان ، اما آیا واقعا ظاهر و باطن این رفتار های به ظاهر انساندوستانه یکی است ؟
واقعیت این است که با توجه به دامنه وسیع بحران آوارگان ، کشور های اروپایی برغم میل باطنی هیچ گزینه دیگری به جز پذیرفتن این آوارگان ندارند ، پس در اتاقهای فکر کاپیتالیستی اینگونه نسخه پیچیدند که ، حال که تحت هیچ شرایطی حتی با غرق کردن کشتی های قاچاقچیان انسان و بکار گیری نیروی ارتش تمام کشور ها درگیر این مسئله ، قادر به پیشگیری از این رویدا تلخ خود ساخته نیستند ،بهتر است از آن بهره برداری کنند ، آبرو بخرند و استفاده مادی ببرند .
این تصمیم گرفته شد و به همه اعضای درگیر بحران آوارگان ابلاغ شد حال فقط مانده بود که از کجا شروع کنند ، چگونه شروع کنند که پخش خبر یافت شدن جسد این کودک سوری بهترین بهانه بود ، اگر نه چرا در واکنش به لگد زدن و پشت پا انداختن آن خبرنگار ارویایی به مهاجران که براستی نشانگر بخش عظیمی از تفکرات اروپاییان به مهاجران به عنوان انسانهای درجه دو و مزاحم است،کار بذل و بخشش و مرحمت و مهربانی را شروع نکردند؟
کشورهایی که خودشان از تروریستهای ضد بشر در سوریه و عراق حمایت می کنند و برغم کشته شدن هزاران نفر در سوریه و عراق و لبنان و فلسطین و یمن چشم و گوششان بسته است ، تو گویی در بهشت موعود خداوند نشسته اند که به ناگاه از خبر شنیدن غرق یک کودک سوری در دریا دلشان بسیار به درد می آید و با گشاده دستی درهای سخاوت را می گشایند .
اما واقعیت این است که اروپاییان دریافتند حال که نمی توانند با این بحران خود ساخته مقابله کنند چرا در صدد استفاده از آن بر نیایند؟ چرا سر و صورت خود را با آب آوارگان نزد مسلمانان نشویند تا در آینده با این نقاب بهتر بتوانند در جوامع آنها نفوذ کنند ؟ حال که می شود با استفاده از این بحران خود ساخته نیروی کار ارزان قیمت برای واحد های صنعتی و تولیدی فراهم کرد ، نیروی های نئونازی و افراطی ناسیونالیستی را سرکوب کرد و بر سر مسلمانان گرفتار شده در منجلاب اختلافات فرقه ای اروپایی و امریکایی ساخته منت گذاشت چرا که نه ؟
ممکن افکار عمومی جهان چند روزی با بوق کرنای رسانه های گروهی دجال استکباری اشک های تمساح گونه انساندوستی کشور های استکباری را باور کنند اما تاریخ باور نمی کند چرا؟
همین آلمانی های کاپیتالیست انسان دوست امروز هستند که دیروز به صدام حسین گاز خردل و اعصاب تحویل دادند البته می دانستند که زمینه استفاده گاز خردل و اعصاب در یخچالها و کولر ها کار برد ندارد و صدام حسین چنان جنایتی کرد که در حلبچه پرنده ، خزنده ، چرنده ، حشرات ، گاو ، انسان ، مرغ و خروس و هر آنچه از آفریدگان خداوند که نفس می کشید در چند ثانیه به فجیع ترین مرگ دردناک نابود شدند.
در جزیره مجنون در عملیات خیبر که نگارنده شاهد عینی آن بود ، استفاده ناجوانمردانه از همین گاز خردل و اعصاب و تاول زا اهدایی آلمان و فرانسه چنان جنایتی را رقم زد که روی همه سفاکان و آدم کشان تاریخ را سفید کرد .
گرچه اکنون دیگر صدام حسین نابود شده اما آیا اگر این هدایایی شیطانی اروپایی ها به وی نبود وی می توانست به این وسعت دست به کشتار و جنایت بزند ، وی فقط در یک قلم جنایت ، هزاران کودک مثل کودک سوری غرق شده در ساحل ترکیه را در خواب بیداری و در آغوش مادران در حلبچه کشت ، آیا آنزمان اروپاییان انساندوست امروز خواب بودند ، یا خبر نداشتند ، یا رسانه ای نبود، واقعیت این است که آنها از این کشتار فجیع انسانها سود بردند و دیگر هیچ .
هر کس به فلسفه وجودی تفکر کاپیتالیست آگاه باشد می داند که در این مرام فقط کسب سود مادی به هر بهایی اصل است ، البته باید که چهره روش های کسب سود را به اقتضای زمان به ظاهر باید با علایق انسانی ترسیم کرد تا با چالشی برای ادامه کار روبرو نشود .
پس می توان به مردم دروغ گفت اما تاریخ آنرا باور نمی کند .
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار