جهان پسا کرونا را باید با جهان پس از جنگ جهانی دوم مقایسه نمود؛هرگز انسان هم عصر آن دوره از یاد نبرده است که در آن بحبوحه ایالات متحده با اجرای سیاستی به نام«طرح مارشال»تا چه اندازه توانست در خلق جهانی که خود پلیس آن شد؛موفق عمل کند این طرح همچنین به بسیاری از کشورهای اروپای غربی کمک کرد تا اقتصاد خود را بعد از جنگ جهانی بازسازی کنند.
کد خبر: ۸۴۶۸۳۷
تاریخ انتشار: ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۲۳:۳۳ 06 May 2020
تابناک ایلام طاهر جمشیدزاده::بشرپست مدرن پنت هاوس نشین مازارتی سوار در مواجهه با کرونا دچار ترس از تکرار اثر پروانه ای و خطای هاله ای توأمان با هم شده است؛بر خلاف عادات مألوف و برخی تصور های موهوم رایج که فراگیر شدن کرونا را موجب سکته و موجب گسل و شکاف در پروسه جهانی شدن دانسته و ادعا می کنند به سبب ترس از تکرار اثر پروانه ای(Butterfly Effect) بسیاری از کشورها از اولین دور برگردان به لاین مخالف«تشدید ملی-محلی گرایی»راهنمایی گردند.
 
این رویداد می تواند به عنوان رنسانس مدرن پساکرونا به تعمیق جهانی شدن از طریق پذیرش اندیس پیوستگی و درهم تنیدگی جهان و گریز ناپذیری قبول این واقعیت برای همگان و توجه به برخی سویه های مغفول و در سایه این پروسه(منجمله سلامت و بهداشت جهانی،اصلاح و تفکر درباره سبک زندگی،حراست بیشتر از کیفیت زندگی محرومان و فقرا برای جلوگیری از آسیب پذیری آنها)تقویت زمینه های شکل گیری اتحادیه های منطقه ای و باز طرح مجدد مفهوم تالوگ«مرز» به عنوان یک مکانیسم دفاعی در شرایط اضطرار و بحران تبدیل شود. 
 
جهان پسا کرونا را باید با جهان پس از جنگ جهانی دوم مقایسه نمود؛هرگز انسان هم عصر آن دوره از یاد نبرده است که در آن بحبوحه ایالات متحده با اجرای سیاستی به نام«طرح مارشال»تا چه اندازه توانست در خلق جهانی که خود پلیس آن شد؛موفق عمل کند این طرح همچنین به بسیاری از کشورهای اروپای غربی کمک کرد تا اقتصاد خود را بعد از جنگ جهانی بازسازی کنند.
 
در آن زمان واشنگتن و تیم سیاست خارجی کاخ سفید که تحت لیدری«جورج مارشال»بود در مسیر خلق جهان پس از جنگ در صدد حذف عوامل بروز دو جنگ جهانی و مصائب اقتصادی ناشی از آن بودند به دیگر سخن آنها بر این باور بودند که در تمام دنیا انسان مرفه یا دست کم امیدوار به زندگی در رفاه به سوی تمامیت خواهی جذب نمی شود.با چنین متر و معیار و مقیاسی می توان به اهمیت سخن رئیس اتحادیه اروپا پی برد که گفته است:(اروپا در ابتدا با دشمنی ناشناخته روبه رو شد و سپس بحرانی بی سابقه با سرعتی فوق العاده تمام قاره را فرا گرفت ما به یک طرح مارشال برای اروپا نیازمبرم داریم‌.»
 
اما در چنین جهان آشفته ای که آمریکا دیگر نمی خواهد به تنهایی تمام بحران ها را مدیریت کند و دونالد ترامپ از یکایک معاهده های مهم جهان«توافق نامه آب و هوایی پاریس،توافق نامه سلاح های میانبرد با روسیه و چین،توافق برجام با ایران و...»به زعم خود پیروز مست بیرون آمده است.
 
این سخن تنها یک معنا می تواند داشته باشد که:«اتحادیه اروپا خود را در بازار جهانی به مناقصه گذاشته است و چین،روسیه و ایالات متحده نیز به عنوان سرمایه گذار و یا پیمانکار برای شرکت در این مناقصه دعوت شده اند.»اما این آن چیزی نیست که دیسیپلین و نظم نوین از آن حمایت می کند و همه بنیان ها و رویکردهای جامع و دکترین دنیای مدرن را به ورطه قهقرایی و تباهی می کشاند درست همان ایده ای که«هنری کسینجر» دیپلمات بازنشسته و تئوریسین آمریکایی در نوشتاری قاطع درباره نظم جهانی و کرونا مدقن و مستدل به آن اشاره نموده است:(پاندمی ویروس کرونا برای همیشه نظم جهانی را تغییر خواهد داد.) نویسنده شهیر کتاب نظم جهانی در ادامه روایت می کند که:(ما باید مبارزه با این بیماری را هدایت کنیم و درمانی برای آن بیابیم‌.)در پایان نسخه او برای درمان این آشفتگی و اختلال در نظم جهانی این است که عقب نشینی از قدرت جهانی بودن یک پسرفت مشهود برای ینگه دنیاست و توازن توافق های اجتماعی را برهم می زند و جهان را متلاشی می کند.
 
وزیر خارجه اسبق آمریکا به رهبران کشورش پیشنهاد می کند:«از تمرکز بر مسائل داخلی خودداری کنند و به همان شکوه سابق برگردند.»وی با انتقاد از سیاست های یکجانبه گرایانه دونالد ترامپ براین نکته کلیدی تأکید می کند که:«نظم جهانی را می توان ترمیم و احیا نمود؛به شرطی که ایالات متحده به زمین بازی برگردد.»اما آیا ایالات متحده با رهبری به نام دونالد ترامپ قدرت بازگشت به دوران طلایی مد نظر هنری کسینجر و اجرای طرح مارشال دیگری را دارد؟!برخی بر این باورند که یحتمل چنین امری می تواند رخ دهد و برخی دیگر عکس این مسأله فکر می کنند و دنیای کنونی را بسیار متفاوت با پایان جنگ جهانی دوم قلمداد می کنند؛مخلص کلام نامه تمام اینکه شبیه سازی جهان پساکرونا بسیار دشوار و صعب تر از آن چیزی است که بشود از هم اکنون مانیفستی برای آن صادر نمود و یا تئوری ای برای آن نوشت و آن را متفاوت تر از گذشته دانست.
 
حتی اگر کشورها از این بحران به سلامت عبور کنند شاید برای نجات جهان رعایت فاصله سیاسی بسیار واجب تر و ضروری تر از فاصله گذاری اجتماعی هوشمند است؛برای بیشتر مردم،اصطلاح نفوذ اجتماعی(Social influence)به معنای تلاش مستقیم و عمدی برای تغییر باورها،نگرشها،یا رفتارهای دیگران است.
 
والدین می کوشند فرزندان خود را وادار به خوردن اسفناج کنند،تبلیغات تلویزیونی می کوشد به ما بقبولاند فلان کالا را بخریم و به فلان نامزد انتخاباتی رأی بدهیم؛یک فرقه ی مذهبی می کوشد شخصی را ترغیب کند که مدرسه،کار یا خانواده خود را رها کند و به خدمت مأموریت والاتر در آید.در برابر این قبیل نفوذهای اجتماعی،آدمی به شیوه های متفاوتی پاسخ می دهد.در برخی موارد که روانشناسان آن را متابعت می نامند از درخواست های نفوذکنندگان پیروی می کنیم،
 
اما الزاما باورها و نگرشهای خود را تغییر نمی دهیم.مثلا کودک ممکن است اسفناج بخورد ولی همچنان از آن بدش بیاید.در موارد دیگر قانع می شویم که نفوذ کننده درست می گوید و باورها و نگرش های خود را نیز تغییر می دهیم که به این عمل درونی سازی گفته می شود و بعضی موارد نیز در برابر نفوذ مقاومت می شود و احتمالا حتی طغیان علنی نیز نشان داده شود درست شبیه واکنش رسانه های آمریکا به درخواست نامعقول و غیر منطقی دونالد ترامپ برای استعمال مواد ضدعفونی کننده بوسیله مردم آمریکا برای مقابله با ویروس کرونا؛بسیاری از صورت های نفوذ اجتماعی غیرمستقیم و غیرعمدی است.
 
مثلا صرف بودن با دیگران می تواند به شیوه های گوناگونی ما را تحت تأثیر قرار دهد.حتی وقتی تنها هستیم،همچنان تحت نفوذ قواعد و انتظارات ناآشکاری که به ما دیکته می کنند که چگونه باید فکر کنیم و چگونه باید رفتار کنیم؛دامنه این قواعد ناآشکار از مطالب پیش افتاده و سطحی تا قواعد عمیق و جدی گسترده است.مثلا هنجارهای اجتماعی می گویند در آسانسور رو به در بأیستیم؛ و می گویند تا چه حد چشم دوختن به کسی گستاخی به حساب نمی آید.
 
هنجارها در موارد جدی تر می توانند نژاد پرستی،برتری طلبی جنسی یا مردم هراسی را در جامعه ایجاد و حفظ کنند درست شبیه رفتارهای نژادپرستانه و برتری طلبی جنسی و مردم هراسی دونالد ترامپ مرد شماره یک ایالات متحده که با افکار افراط گرایانه و یکجانبه و مضحکش و برخورد سطحی و سرسری اش با کرونا کشورش را در آستانه فاجعه ملی قرار داده است و در۶هفته گذشته۳۰میلیون در این کشور بر حسب آمار رسمی دانشگاه جان هاپکینز و اداره کار آمریکا شغل خویش را از دست داده اند و۶/۶میلیون نفر آمریکایی واجد بیمه بیکاری هستند کشوری که هم اکنون در مواجهه با کرونا بیش از پیش چهره بدون روتوشش آشکار شده است و بیشترین میزان قربانیان را با قریب۶۹هزار فوتی در صدر رنکینگ در بیماری کرونا در اختیار دارد و تنها در ۲۴ساعت گذشته۱۴۵۰آمریکایی جان خویش را بر اثر این ویروس مرگبار از دست داده اند و سناتور الیزابت وارن درست گفته است که دونالد ترامپ فاسدترین رئیس جمهور تاریخ نوین آمریکاست.
 
 
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار