به گزارش «تابناک البرز» ابوالفضل موسوی از روحانیون انقلابی کرج در مورد ممانعت مردم کرج از حرکت لشکر غرب کشور جهت پشتیبانی از نیروهای نظامی تهران چنین میگوید:
«روز 21 بهمن 57، مرحوم آیتالله طالقانی باخبر میشوند که لشکری از کرمانشاه به حرکت درآمده و قصد دارد جهتِ پشتیبانی از نیروهای نظامی به سوی پایتخت رهسپار شود. اینکه ایشان چگونه و از کجا از این جریان مطلع شدند، معلوم نیست. ولی بههرحال به اطرافیان و آشنایان خود دستور دادند که بروید در اتوبان کرج و در نقاط مختلف آن از قبیل حصارک و مردآباد (محمّدآباد) مانع ایجاد کنید تا در راه پیشروی آن خلل ایجاد شود. همان روز خواهرزاده مرحوم طالقانی شهید علی عدالتمنش به در خانهی ما آمد. به یاد میآورم آن روز باران هم میبارید و موقع اذان صبح بود. ایشان به من گفت: آقای موسوی، آقای طالقانی اینجوری دستور داده است. گفتم خوب حالا باید چه کار کنیم؟ ایشان گفت: من دو تا از این رانندههای لودر و بلدوزر را میشناسم. دو تا ماشین هم گیر میآورم و میروم مسیر حصارک را ببندم. تمام نیروهای انقلابی همدیگر را خبر کردند و بر سر جاده مردآباد یعنی همینجایی که الان ترمینال شهید کلانتری است، مستقر شدیم تا جلوی لشکر را بگیریم تا نتوانند به سوی تهران حرکت کند».
وی ادامه میدهد: «احساسات مردم در آن روز عجیب بود. چیزی در حدود پنجاه هزار نفر در این مکان جمع شدند. علاوه بر من، شهید ملکزاده و جمع دیگری از علما حضور داشتند. یادم میآید مردمی که در آنجا جمع شده بودند بسیار پرشور و با حرارت بودند. بعضی با تفنگ بادی، تعدادی با قمههای بزرگ و عدهای با شمشیر و چند نفر با داس و سلاحهایی از این قبیل برای رویارویی با نظامیان اعزامی آماده شده بودند. برخی از ماشینهای این نظامیان را مردم در محمّدآباد و عباسآباد به آتش کشیده بودند. این ماشینهای به آتش کشیدهشده تا همین چند سال پیش کنار جاده قرار داشتند».