شهاب پاکنگر | بی قانون
چهارشنبه دوازدهم دی، سینماییترین روز تهران رقم خورد. در حالی که همه مردم بابت تولد مرحوم عسگر اولادی كه شبکه پویا يادآوري كرد، خوشحال بودند و مشغول جشن و پایکوبی، بعد از ظهر یک دفعه همه چیز عوض شد. حدود ساعت چهار در هر جمعِ بیشتر از دو نفر، مردم همدیگر را چپ چپ نگاه میکردند. آنهایی که باهم صمیمیتر بودند از همدیگر میپرسیدند «تو بودی بیشعور؟!». این خبر به خبرگزاریها راه پیدا کرد و تهران بازهم جهانی شد این بار برای بوی گندش.
بعد از این خبر مسئولان شهری و دولتی باهم تشکیل جلسه دادند تا ببینند منشأ این بو چیست. وقتی همه دور میز نشسته بودند، اول از همه نگاهها به سمت مدیرعامل فاضلاب تهران رفت. درست مثل بچه کوچک خانواده که هر اتفاقی میفتد میندازند گردنش. البته او بلافاصله تکذیب کرد و گفت این بو به خاطر فاضلاب نیست. بعد رفتند سراغ مدیران نفتی و گفتند اگر فاضلاب نیست پس بو یا کار پالایشگاه است یا شرکت گاز. مدیرعامل پالایشگاه که از تعجب چشمهایش گرد شده بود، گفت «من ته تهرانم، به مرکز شهر چی کار دارم آخه!»، مدیرعامل شرکت گاز هم گفت «حالا درسته ما گازیم ولی قرار نیست هرچی دیده نمیشه بیفته گردن ما!». مسئولان که از این حرفها قانع شده بودند، دیدند هیچ کاری ندارند بکنند که یک دفعه ريیس مرکز آمار ایران از آشپزخانه خارج شد. همه نگاهها به او برگشت! ريیس مرکز آمار که دستپاچه شده بود، گفت «بابا ما که کاری نمیکنیم که بو داشته باشه! یه آمار تورم میدادیم که اونم دیگه نمیدیم، به من چه اصلا!». اعضای حاضر در جلسه گفتند که منظورشان این نبوده کار مرکز آمار است، بلکه تعجب میکنند چرا در «جلسه مدیریت بحران بوی گند تهران»، ريیس مرکز آمار هم هست. ایشان توضیح دادند که آمده بودند آب بخورند و بروند و از کادر خارج میشوند.
اعضای حاضر در جلسه کلافه شده بودند که چرا بالاخره مقصر این بوی گند مشخص نمیشود، یک دفعه یکی از نمایندگان مجلس گفت «بوی نامطبوع از ملته!» همه خوشحال شدند که بالاخره مقصر این اتفاق هم معلوم شد و بلافاصله ایستگاه ملت به عنوان متهم ردیف اول بوی گند در خبرگزاری معرفی گردید. بعد از چند دقیقه مدیرعامل مترو سریع خودش را به جلسه رساند و گفت «بابا ایستگاه ملت نمیتونه یه بوی به این بدی رو تو کل شهر پخش کنه، نهایت در حد جزئی میشه بو درست کنه! تازه اینجوری باشه باید بوش توی دروازه دولت هم بیاد، یا اصلا ایستگاه بغلیش بهارستان». صحبتهای مدیرعامل مترو به اندازه کافی قانع کننده بود و اعضای حاضر در جلسه دیدند نباید تصمیم هیجانی بگیرند و زود قضاوت کنند. همه همینجوری در حال بررسی بودند که یکهو معاون عمرانی فرماندار تهران از سرویس بهداشتی خارج شد و گفت «اصلا بویی نمیاد!» و خبرنگاران سریع همین خبر را در خبرگزاریها مخابره کردند. حاضرین جلسه با تعجب او را نگاه میکردند که چرا همچین حرفی زده. او در حالی که داشت دستش را با شلوار خشک میکرد، گفت «بابا میگم این هواکش جدیدی که تو سرویس بهداشتی گذاشتن خیلی خوبه! اصلا بویی نمیاد!». خبرنگاران هم که دیدند، عجله کردند زود خبر را پاک کردند. چند ساعت به همین منوال گذشت و چون به صورت رسمی منبع بوی گند مشخص نشده بود، مردم در شبکههای اجتماعی شروع به گمانهزنی کردند، از زبالههای اتمی تا فعال شدن دماوند و کشف انبار احتکار کود انسانی این روند ادامه داشت تا بالاخره بوی گند قطع شد و حاضرین در جلسه خوشحال شدند که با درایت آنها دیگر خطری مردم را تهدید نمیکند و رفتند خانههایشان.
پایان این پروند باز مانده بود تا اینکه روز پنجشنبه یکی از خبرگزاریها اعلام کرد حدس میزند بوی گند چهارشنبه، به 45 سال قبل برمیگردد. احتمالا این بو بهخاطر فاضلاب ساختمان پلاسکو بوده که 21 متر زیر زمین قرار داشته و 45سالی میشود که مسدود و پنهان مانده و به خاطر حفاری تازه فوران کرده.