فرمانده انتظامی استان کرمانشاه
کد خبر: ۸۱۸۶۹۹
تاریخ انتشار: ۱۰ بهمن ۱۳۹۸ - ۰۹:۵۵ 30 January 2020

به گزارش خبرگزاری تابناک کرمانشاه،طلاق یک پدیده چند وجهی است، از یک جهت می توان آن را یک پدیده حقوقی به شمار آورد و از سوی دیگر به چشم یک پدیده روان شناختی و حتی پدیده ای اقتصادی و اجتماعی به آن نگریست.

براساس این گزارش، ازدواج به عنوان یک هنجار اجتماعی، براساس توافق طرفین، بر مبنای یک سلسله اصول شکل یافته و دوام می یابد و هرقدر طرفین به آن اصول پایبندتر باشند قوام بقای خانواده بیش تر است. بنیان وشالوده خانواده را تفاهم، درک متقابل، فداکاری، گذشت از حقوق یکدیگر، و صبر در برابر مشکلات می سازد.

اگر یکی از زوجین یا هر دو به دلایل گوناگون نتوانستند با یکدیگر سازش کنند، در این جاست که خانواده از هم گسیخته می شود. هر قدر خانواده از بنیان مستحکم تری برخوردار باشد و طرفین از جهات بیش تری با یکدیگر توافق کنند، احتمال بقای این خانواده بیش تر است.

طلاق پدیده ای اجتماعی

مساله «طلاق » در حیات انسانی دارای جنبه های گوناگونی است: از یک جهت، پدیده ای حقوقی است که در علم حقوق - به خصوص در بخش قانون مدنی - بررسی می شود و از جهت دیگر، پدیده ای اقتصادی است; به این معنا که هم می تواند «خانواده » را به عنوان یک واحد اقتصادی بر پای دارد و هم به این معنا که یک عامل اقتصادی مانند «مقدار درآمد خانواده » و به طور کلی، «فقر» موجب از هم گسیختگی خانواده می شود.

از سوی دیگر، طلاق یک پدیده روان شناختی است; چرا که بر تعادل روانی فرزندان و بستگان خانواده به شدت تاثیر می گذارد. هم چنین یک پدیده جمعیتی است; چون بر ترکیب جمعیتی و ساختار آن اثر می گذارد. از سوی دیگر، طلاق یک پدیده اجتماعی نیز هست; به این معنا که علل و زمینه های اجتماعی موجود و به طور کلی، ساختار جامعه می تواند سبب از هم گسیختگی خانواده شود.

عوامل اجتماعی طلاق

در یک دسته بندی کلی، عوامل اجتماعی را می توان به کلان، خرد و میانه تقسیم کرد. منظور از عوامل کلان آن دسته عواملی است که در کل جامعه وجود دارد. اگر ارزش های غالب اجتماعی یک جامعه لذت جویی های آنی، سودگرایی و نگاه ابزاری به همه چیز باشد، به طور طبیعی، خانواده به عنوان نهاد اجتماعی، که منعکس کننده ارزش های آن است، از این فرایند متاثر می باشد. در چنین وضعیت اجتماعی، بنیاد خانواده بسیار متزلزل است. منظور ازعوامل خرد عواملی است که بیش تر با فرد یا گروه های کوچک سر و کار دارد; مثل گروه های مرجع.
عوامل میانه ما بین عوامل خرد و کلان، دسته ای از عوامل حد وسط هستند که کارسازند; مانند تعلقات گروهی و حزبی یا خرده فرهنگ ها و شخص یا گروهی خاص.

علل و زمینه های جامعه شناختی طلاق

1-خانواده

جامعه شناسان تقسیم بندی های گوناگونی برای خانواده ذکر کرده اند.

الف. خانواده گسترده: خانواده ای است که در آن، چند نسل با یکدیگر زندگی می کنند..

ب. خانواده هسته ای: خانواده ای است کوچک، متشکل از زن و شوهر و احتمالا فرزند یا فرزندان.

مهم ترین نوع خانواده به لحاظ شکلی و فراوانی در جامعه، دو نوع اخیر است.

به نظر می رسد استحکام و پایداری و احتمال بقای خانواده گسترده بیش تر از خانواده هسته ای است; چرا که در خانواده گسترده، هرم قدرت به صورت عمودی است; یعنی تصمیمات عمدتا از بالاترین شخص خانواده اتخاذ می شود و آن شخص پیرترین و داناترین شخص خانواده - پدر یا پدر بزرگ - است. اما خانواده هسته ای، که عمدتا از یک زن و مرد تشکیل می شود، بیش تر حالت شکننده دارد

2-گروه مرجع و همالان

یکی از عواملی که جامعه شناسان بر تاثیر آن در جهت ساخت شخصیت تاکید می کنند، تاثیر و نفوذ گروه های اجتماعی است. یکی از آن گروه ها، گروهی است که انسان در آن عضویت دارد (گروه همالان) و یا هنگام مقایسه و داوری ارزشی، رفتار و نقش خود را با آن می سنجد .

3-تغییر ارزش ها، نگرش ها و هنجارها

انسان همواره در زندگی شخصی و اجتماعی خود، از ارزش ها و هنجارهای ثابتی پیروی نمی کند، بلکه این امر نیز مانند بسیاری امور دیگر درمعرض تغییر و تحول است.گذشت زمان و یا حتی تغییر مکان و شرایط خاص اجتماعی دیگر از جمله عوامل تغییر ارزش ها و نگرش ها است .عمده ترین عامل تغییر ارزش ها و نگرش ها «ارتباطات » است. نقش وسایل ارتباطی در تغییر نگرش ها و ارزش ها و تزریق هنجارها بسیار مؤثر است.

4- قشربندی اجتماعی و طلاق

قشربندی اجتماعی و طبقه اجتماعی از جمله مفاهیم اساسی جامعه شناسی است. جامعه شناسان طبقه اجتماعی را به گروهی از افراد جامعه که از نظر منزلت اجتماعی در یک پایگاه قرار دارند تعریف می کنند.یکی از ابعاد مربوط به طبقه اجتماعی، خرده فرهنگی است که حاکم بر فضای طبقه اجتماعی می باشد. شرایط در زمینه های فرهنگی یک طبقه اجتماعی بر شخصیت و تعادل شخصیتی فرد مسلما تاثیرگذار است. حالاگر دو نفر از دو طبقه اجتماعی با دو خرده فرهنگ خاص باهم ازدواج کنند، احتمال بقای این خانواده بسیار کم است.

5- تفاوت های قومی و نژادی

عامل دیگری که به لحاظ اهمیت، می توان آن را مستقلا ذکر کرد، تفاوت هایی است که از ناحیه نژاد، قوم و زبان ناشی می شود. اصولا ازدواج در یک شرایط مساعد و خوشایند به نظر طرفین و مقبول آن ها انجام می گیرد اما به هر دلیلی، ازدواجی که بر مبنای تفاوت هایی مثل تفاوت های قومی، زبانی، محلی و نژادی شکل گیرد، چنین ازدواجی بر پایه محکم بنا نشده است، همانند ساختمان بلندی که بر شالوده ای از شن ساخته شده باشد.

6-وسایل ارتباط جمعی و طلاق

جامعه شناسان یکی از عوامل اجتماعی شدن و جامعه پذیری را رسانه های همگانی می دانند. تحت تاثیر این رسانه هاست که عقاید و افکار عمومی شکل می گیرد و مخاطب اصلی و طرف داران فراوان آن ها جوانان هستند .بدآموزی های وسایل ارتباط جمعی یکی از علل از هم پاشیدگی خانواده های جوان است که تحت تاثیر فیلم های مخرب ویدیویی و تلویزیونی قرار دارند.

7-سن زوجین و طلاق

فاصله وسیع سنی یا شکاف سنی به استقراری و پایداری کانون خانوادگی کمکی نخواهد کرد. بنابراین، شکاف سنی احتمال دارد به عنوان یک عامل مؤثر در گسست خانواده نقش داشته باشد..باید پذیرفت سن به عنوان یک ویژگی خاص جسمانی از چند جهت خانواده، ساخت و ثبات آن را تحت تاثیر قرار می دهد.

8-تحصیلات

یکی از شروط ازدواج موفق، در نظر داشتن مساله «کفویت » است; یعنی هم سانی و برابری با یکدیگر از جهات گوناگون. اگر زوجین از جهات متعدد با هم دیگر برابر باشند، احتمال بقای زندگی بیش تر است. یکی از وجوه برابری، مساله تحصیلات و هم سانی نسبی تحصیلی است.

9- وجود یا فقدان فرزند

معمولا کانون خانواده با وجود فرزندان،گرم نگه داشته می شود. بسیاری از خانواده ها، به خصوص از ناحیه زنان، به دلیل وجود فرزند، علاقه ای به جدایی ندارند و اگر وجود فرزندان در خانه نباشد، قادر به ادامه زندگی نیستند. «بی فرزندی و کم فرزندی موجب ناپایداری خانواده می شود. چنانچه درون خانواده ستیز و مشاجره وجود داشته باشد، اگر پدر و مادر از هم جدا شوند، بچه ها راحت ترند، اما بسیاری از خانواده ها به خاطر بچه هایشان به زندگی ناگوار خود ادامه می دهند. بنابراین، وجود فرزندان یکی از عوامل جلوگیری از طلاق است.

10- ویژگی های شخصیتی زوجین

بعضی از گروه های شخصیتی - به طور کلی - ذاتا ناسازگارند و به هیچ روی، نمی توانند خود را با محیط اجتماعی و خانوادگی تطابق دهند; به لحاظ فکری و ذهنی به حد بلوغ لازم نرسیده اند، هرچند سن و سالی داشته باشد; توانایی درک مقابل خود را ندارند و ذاتا از اخلاق خوشی برخوردار نیستند; نمی توانند در محیط خانواده جو سالمی برقرار کنند. جو عاطفی به نحوه ارتباط و طرز برخورد افراد یک خانواده باهم، نظیر افراد خانواده نسبت به هم دیگر و احساسات و علایق آن ها به یکدیگر بستگی دارد.

بنابراین، گروه های شخصیتی که به لحاظ عاطفی و روانی مشکل دارند، زودجوش نیستند و نمی توانند با دیگران کنار بیایند و فقط منافع خود را می بینند و در ایجاد ارتباط با طرف مقابل مشکل دارند. «افرادی که بسیار مغرور هستند و فقط سعی در ارضای تمایلات خود دارند; فقط مصالح خود را در نظر می گیرند، این ها خانه را به سوی هرج و مرج می کشانند. در چنین شرایطی است که ادامه زندگی مشکل و پایه های خانواده لرزان می شود.

نتیجه‌گیری:
دلایل احتمالی از هم گسیختگی زندگی زناشویی از طریق طلاق، تقریباً بی‌شمارند زیرا پیوند زناشویی دو شخصیت منحصربه‌فرد با دو زمینه متفاوت را برای زندگی در زیر یک سقف گرد هم می‌آورد. در جوامع امروزی عشق و علاقه پرشور یکی از عوامل مهم زندگی زناشویی به شمار می‌آید. پیش از ازدواج یک زوج معتقدند تا زمانی که عشقشان به همدیگر فروکش نکند، بر هر مشکلی می‌توان فائق آمد. در ایران بیشتر بچه‌های فراری و نوجوانان ساکن در کانون اصلاح و تربیت را قربانیان طلاق تشکیل می‌دهند.

به قول یک جامعه‌شناس «هر طلاق مرگ تمدن كوچك خانواده است» اجبار و الزام به طلاق را در موارد و شرایط خاصی از زندگی مشترک باید پذیرا بود. بر اساس قوانین اجتماع احترام به آزادی‌های فردی ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است ولی قبل از هر جدایی به میوه‌های نارس درخت زندگی بیندیشیم، نگذاریم ناهنجاری‌های جامعه آن‌ها را مسموم کند.

تهیه و تنظیم: سردار علی اکبر جاویدان فرمانده انتظامی استان کرمانشاه

منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار