کد خبر: ۵۲۷۶۴۹
تاریخ انتشار: ۳۰ آبان ۱۳۹۶ - ۱۵:۱۱ 21 November 2017
به گزارش تابناک،هر از چند گاهی وقایعی که برای ملت رنج کشیده ی کورد اتّفاق می افتد.سر تیتر خبرهای داغ و مهم روز می شودانفال،کوچ اجباری،جنگ،بمباران شیمیایی ،ژینوساید،خیانت،و این بار هم طبیعت به حال و روز ما رحم نکرد و آن چه از انرژی و توان داشت بی رحمانه بر سر ما خالی کرد و ناجوانمردانه زنان کودکان کهنسالان بیماران جوانان ما را شبانگاه که در منازلشان خستگی کار و زحمات روزانه را از تن بیرون می کردند و در کنار خانواده غافل از طغیان بی رحمانه ی طبیعت آرام گرفته و نشسته بودند در فاصله ی زمانی کوتاهی آن چنان به لرزه در آورد و تکان دادکه مجالی پیدا نکردند تا از منازل خود خارج شوند و جان شیرین خود و فرزندانشان را از خشم طبیعت نجات دهند.و بسیار مظلومانه که قلم از وصف آن عاجز و ناتوان است.در زیر آور منازلی که با هزاران رنج و زحمت با انواع وام و قرض و قوله ساخته بودند مدفون شدند و دل میلیون ها انسان نوع دوست را جریحه دار کردند.و داغی را بر دل باز ماندگان نهادند که هر گز فراموش نخواهد شد.تصور اینکه ازمنازل و ساختمان های این همه شهر و روستا در زمان اندکی جز ویرانه ای باقی نماند.بسیار تلخ و ناگوار خواهد بود.تصور کودکان در آغوش پدر ومادر د رحال بازی ،تصور پیر مردان و پیر زنان زمین گیر و ناتوان که توان حرکت ندارند، تصور نوزادی که با شیر مادر تغذیه شده ودر گهواره آرام گرفته و در خواب ناز فرو رفته، تصور بیماری که روی تخت بیمارستان از شدت درد به خود می پیچد،

تصور کودکانی که همراه خانواده شام را صرف کرده و دفتر و کتاب خود را در گوشه ی اتاق پهن کرده وتکالیف مدر سه را انجام می دهند.تصور خانواده ای که تاز ه از مسافرت باز گشته و خسته ی مسافرت در خانه دراز کشیدن،تصور کارگری که از صبح تا شام مشغول کارگری بوده و برای استراحت و رفع خستگی کنار همسر و فرزندان نشسته و از خستگی کار روزانه صحبت می کند.

خانواده ای که برای سرکشی و شب نشینی به خانه خویشان رفته،و در فاصله ی زمانی کوتاهی این خوشی ها به کامشان تلخ می شود و سر نوشتشان دگرگون شده در زیر آوار و خروارها بتن و خاک و آهن مدفون می شوند.مردمی فقیر در روستاهایی دور افتاده از هیاهو و جار وجنجال شهری با صبر و قناعت راضی به مال اندک دنیا و دل خوش به زندگی فقیرانه ی خود این چنین مورد خشم و بی رحمی طبیعت قرار می گیرند و به سختی ودر نهایت زجر و درد و رنج بدون توان هیچ گونه دفاع و مقاومت یا گریز جان خود را از دست می دهند و آسمانی می شوند.

به راستی بیان این همه درد و رنج بسیار دشوار است.و امّا از پس این فاجعه ی دلخراش زمان امتحان و آزمایش هم نوعان فرا می رسد.و این جاست که انسان اشرف
مخلوقات بودن خود را به اثبات می رساند.و ترحم و مهربانی و نوع دوستی و انسانیت خود را به تمام و کمال معنی می کند.این جاست انسانیت مرز و زبان و دین و مذهب نمی شناسد و در جای جای این مملکت ابراز هم دردی و کمک های انسان دوستانه چون سیل جاری و روان می گردد و برای دلجویی و مرهم نهادن بر تن مجروحان این حادثه ی تلخ به راه می افتد از هنرمندان،ورزشکاران،پزشکان،پرستاران،امدادگران،فعّالان سیاسی و اجتماعی،بازاریان ،و….تمامی اقشار که خون انسانیت و نوع دوستی در رگ هایشان در جریان است،آن چنان به جوش می آید که توقف را جایز ندانسته و مسافت ها راه را در می نوردند و برای یاری و کمک با تمام توان می شتابند.کاروان های کمک رسان و خود جوش بدون انتظار کشیدن از فرمان یا دستور کسی به راه می افتند.

این جاست که زلزله،زلزله ای دیگر بر پا می کند و آن هم سیل خروشان عشق و محبّت و همبستگی و اتحاد ملّتی است که در روزهای سخت یکدیگر را فراموش نمی کنند و با آغوش باز به استقبال هم نوعان می شتابند.و نوع دوستی را تفسیر می کنند.و فهم و درایت خود را به منصه ی ظهور می رسانند.از آذر بایجان تا ایلام کاروان های هم دلی و نوع دوستی با کوله باری از احساس و احسان و نیکوکاری از شهر و روستا به راه می افتند.و به یاری آسیب دیدگان می شتابند.اگر چه آن عزیزان بادلی پر حسرت و جسمی رنج کشیده و تنی مجروح این چنین ازمیان ما رفتند.و لیکن این همدلی این عشق و این ایثار و این اتحاد و همبستگی گوشه ای از بزرگی این ملت را به نمایش گذاشت.که هر وقت اراده کند و بخواهد این چنین قدرت و عظمت خود را می نمایاند.

بنی آدم اعضای یکدیگرند// که در آفرینش زیک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار// دگر عضو ها را نماند قرار 
تو کز محنت دیگران بی غمی// نشاید که نامت نهند آدمی
(سعدی شیرین سخن)

آری به راستی تاشقایق هست زندگی باید کرد ویرانی ها با همت و با پشتکار این مردم دلسوز باز سازی خواهد شد دوباره کودکان با شوق و امید و خند ه های کودکانه به ما امید می دهند و نوید می دهند که زندگی ادامه خواهد داشت زخم ها اگرچه عمیق است ولی با امید و با اراده بهبود خواهند یافت ریشه های ما عمیق است دوباره سبز می شویم تاریخ شاهد این مدعاست زخم های از این عمیق تر هم بر این ملّت وارد شده ولی این ملّت هم چنان سر بلند قد علم کرده.تن مجروح کوردستان با این یکدلی و اتحاد بهبودی پیدا خواهد کرد و زندگی در جای جای شهرها و روستاها ی این دیار آسیب دیده جاری و ساری خواهد شد.

بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران// کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
هر کو شراب فرقت روزی چشیده باشد// داند که سخت باشد قطع امیدواران
با ساربان بگویید احوال آب چشمم// تا بر شتر نبندد محمل به روز باران
(سعدی شیرین سخن)

خداوند به باز ماندگان این حادثه ی تلخ صبر جمیل عنایت فرماید.آمین

حاتم حکیمی آبان ماه ۱۳۹۶ پاوهَ

منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار