مریم حسینی
کد خبر: ۳۸۷۵۲۷
تاریخ انتشار: ۱۲ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۵:۱۹ 02 March 2017

سازمان بهداشت جهانی در اولین مطالعه جهانی خود درباره خشونت علیه زنان؛ نتیجه گرفته است :که در هر 18ثانیه یک زن مورد حمله یا بد رفتاری قرار میگیرد. حتی بارداربودن؛ زنان را از خشونت مردان مصون نمی دارد .

خشونت علیه زنان امری است پنهان زیرا بسیاری از زنان در جوامع مختلف به دلایلی همچون مجازات سخت و عدم حمایت های خانوادگی و قانونی از ابراز آن خودداری می کنند .خشونت علیه زنان مرز نمیشناسد؛ محدود به جوامع عقب مانده نیست؛ در همه جای دنیا زنان کم وبیش مورد انواع خشونت های جسمی، جنسی و کلامی واقع می شوند .تعریف سازمان ملل از خشونت علیه زنان اینگونه است:هر رفتار خشن ووابسته به جنسیت که موجب آسیب جسمی ،جنسی یا روانی ویا رنج زنان شود خشونت تلقی میشود .حال این رفتار خشن شامل چه چیزهایی است ؟؟

رفتار خشن شامل: تهدید ،اجبار، سلب مطلق اختیار، آزادی که در جمع یا خفا رخ می دهد .

میتوان گفت :خشونت علیه زنان جا و مکان خاصی ندارد در خانه یا خیابان یا محل کار زنان با انواع خشونت روبه رو هستند؛ و در خانه از سوی پدر همسر و برادر خود مورد کتک و فخاشی قرار می گیرند .

در بسیاری از کشورها خانه های امنی وجود دارد؛ که زن خشونت دیده به آن پناه می برد. اما در ایران هنوز چنین خانه های امنی وجود ندارد؛ که بتواند به آن پناه ببرد.

در واقع تاثیری که خشونت بر روی زن می گذارد بیش از آنکه جسم او را بخراشد روح اورا جریحه دارمی کند وبه او احساس موجودی بی اراده و مفعول و منفعل را می دهد .

متاسفانه در ایران مرکزی برای ترمیم جراحت های این زنان وجود ندارد .

عوامل خشونت علیه زنان

عامل اصلی خشونت علیه زنان را می توان در تبعیضی یافت که مانع از برابری زن یا مرد در همه سطوح زندگی می شود .خشونت هم در تبعیض ریشه دارد وهم به آن دامن می زند .

همچنین تعدد زوجات نیز می تواند به خشونت علیه زنان دامن بزند چون برخلاف دستورات اسلامی مردان به طور معمول برای ازدواج مجدد اجازه همسر اول را جویا نمی شوند و مشاجره در این باره در بسیاری از مواقع به خشونت کشیده می شود .

می توان گفت :وسعت خشونت علیه زنان به گستردگی تاریخ بشریت است .

در واقع خشونت علیه زنان تقریبا در تمام طبقات اجتماعی ،اقتصادی،نژادی ،سنی وجغرافیایی یافت میشود هر چند این پدیده در میان برخی گروه ها شایع تر است .

بنظر بنده :خشونت بازتابی از حس پرخاشگری است ومعتقدم که خشونت خانگی نوعی خاصی از خشونت است که در سطح خانواده اعمال ومنجر به آسیب یا رنج جسمی روانی جنسی میشود .

در اصل سه عنصر اساسی رفتار، آسیب و جنسیت در انواع خشونت مشاهده میشود .

معمولا جنس غالب مرد است ؛برخی از مواقع زن علاوه بر تحمل خشونت از سوی همسر از طرف پدر و برادر و حتی فرزندان پسر مورد خشونت قرار میگیرد .

زنان در زندگی خود چهار نوع خشونت را تجربه می کنند که شامل فیزیکی ،روانی ،اقتصادی وجنسی است .

خشونت فیزیکی :

شیوه های آزار واذیت جسمانی، ضرب وجرح،کشیدن مو ،سوزاندن و هول دادن را شامل میشود ؛که این نوع خشونت ممکن است برای همه زنان بدون توجه به سطح تحصیلات، نژاد،سن و وضعیت خانوادگی رخ دهد.می توان گفت :که خشونت های فیزیکی که در سطح خانه اتفاق می افتد  .

شامل گاز گرفتن ،بستن،زندانی کردن ؛چنگ انداختن،کشیدن مو ،اخراج از خانه، کتک کاری مفصل،محروم کردن از غذا و....

سیلی،لگد ومشت زدن، کشیدن وهول دادن، محکم کوبیدن در ،به هم زدن سفره ومیز غذا وشکستن اشیاء منزل را میتوان در این دسته جای داد .

خشونت های کلامی، روانی،اقتصادی :

می توان به رفتار قلدرانه برای تحقیر زن ،تهدید به آزار یا کشتن وی یا افراد خانواده اش ،دشنام ،استهزا،ممنوعیت از ملاقات با دیگران و زندانی کردن در منزل اشاره کرد. بنحوی که؛ این نوع خشونت؛ موجب بروز روحیه ای پوچ یا خود نابود سازی ،گریز از مشارکت اجتماعی و اضطراب در زنان میشود.

همچنین به کار بردن کلمات رکیک،دشنام ،قهرو صحبت نکردن ،بهانه گیری های پی در پی و ... از جمله خشونت های کلامی میباشند .

ندادن خرجی،سواستفاده مالی از زن صدمه زدن به وسایل مورد علاقه او از جمله موارد خشونت اقتصادی علیه زنان است . در بسیاری از کشور ها زنان؛ نیروی کار بدون مزد وفاقد درآمد هستند ؛ همین عامل زمینه ای برای بروز خشونت اقتصادی نسبت به آنان میشود .

به طوری که در برخی موارد زنان حتی حق دخل و تصرف در اموال و دستمزدماهیانه  خود را نیز ندارند .

میتوان عوامل روانی،فردی،فرهنگی،اجتماعی را در علل خشونت موثر دانست و در خانواده های که اعتیاد به مواد مخدر و الکل ،بیکاری و تنش وجود دارد خشونت بیشتر به چشم میخورد.

مردانی که از کودکی درخانواده شاهد کتک خوردن زنان خانواده بوده اند در بزرگسالی بیشتر مرتکب خشونت علیه همسران خود میشوند .

معمولا افراد ناپخته،بی حوصله،وابسته و متزلزل و افرادی که احساس بی کفایتی میکنند بیشتر علیه زنان مرتکب خشونت می شوند .

میتوان گفت :کودکی که الگوی پرخاشگری دارد یاد میگیرد در بزرگسالی رفتار مشابهی نشان دهد. همانند سازی با فرد پرخاشگر ،رفتار آزمایی،میل مسخ شده،برای ابراز مردانگی مناسبات مردسالارانه و تحمل از طرف زنان و عوامل فرهنگی ، محیطی، جغرافیایی را در بزور خشونت علیه زنان موٍثر دانست .

خشونت جنسی :

میتوان توسل به زور و بدون رضایت زن ،اجبار در روابط زناشویی غیر متعارف،عدم اجازه از وسایل پیشگیری از حاملگی ناخواسته و بی توجهی به نیازهای جنسی زن را میتوان از نمونه های خشونت جنسی نام برد .

سرد مزاجی ،نارضایتی جنسی و انواع انحرافات را از پیامد های این نوع خشونت در زنان دانست و با اشاره به اینکه آزار جنسی در محل کار در بسیاری از کشور های دنیا آمار بالایی دارد .

در انگلیس از هر ده زن هفت نفر آنها در دوره زندگی شغلی خود دچار آزار جنسی می شوند .

با توجه به اینکه در جوامع امروزی وبه اصطلاح مدرن، تغییراتی در خشونت علیه زنان داده شده است ؛که میتوان از آن به عنوان خشونت مدرن یاد کرد؛و گفت:مدرنیسم نه تنها جایگاه اصلی زن رااحیا نکرد؛ بلکه آنرا به شکل دیگری مورد بی احترامی قرارداده است .

تجارت و بهره برداری جنسی از زنان ،فروش دختران جوان و نوجوان از سوی پدران فقیربه مراکزفساد  و رونق بازار فیلم های غیر اخلاقی و پرون از جمله مصادیق خشونت مدرن هستند .

با توجه به اینکه خشونت علیه زنان پدیده ای چند وجهی است ؛میتوان گفت:مقابله با آن نیز به درمان چند وجهی نیازمند است .

خانواده درمانی،ایجاد خانه ای امن ،حمایت قانونی از زنان مورد خشونت،افزایش آگاهی مردان و زنان از طریق جلسات آموزشی در پیشگیری از خشونت علیه زنان موثر می باشد .

تمام اشکال خشونت روانی،افتصادی،عاطفی،جسمانی از قدرت طلبی و سلطه گرایی فرد آزار رسان ناشی میشود .

در گزارش های مربوط به خشونت در خانواده معمولا زنان و کودکان به عنوان قربانیان اصلی و مردان به عنوان افراد خاطی قید میشوند .

چون بنا به آمار سازمان بهداشت جهانی حدود 90 درصد از قربانیان خشونت خانگی زنان و حدود 10درصد مردان میباشند .

گاها مردان نیز مورد سوءرفتار زنان قرار میگیرند. اما بخش عمده خشونت خانگی به ویژه موارد مرگ وهجمه های خطرناک آن؛از سوی مردان علیه دختران و زنان خانواده صورت میگیرد .

با توجه به آگاهی و نیاز فوری به این حقوق و اصول مربوط به برابری،امنیت ،آزادی،تمامیت،و وقار ،همه ی انسانها به طور جهانشول درباره زنان اعمال شود .

با توجه به اینکه این حقوق و اصول در اسناد بین المللی محترم شمرده شده از جمله :اعلامیه ی جهانی حقوق بشر،میثاق بین المللی حقوق مدنی سیاسی،میثاق بین المللی حقوق اقتصادی اجتماعی و فرهنگی،کنوانسیون دفع کلیه ی اشکال تبعیض علیه زنان و کنوانسیون ضد شکنجه و رفتاریا مجازات خشن غیر انسانی یا تحقیر کننده با آگاهی به اینکه اجرای موثر کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان بتواند به منع خشونت علیه زنان کمک کند و قدمی مثبت در جهت زندگی عاری از خشونت برای دختران و زنان این کره خاکی باشد. 

در این مقاله بخاطر پرهیز از تطویل به نقش آموزه های دینی و عدم بروز شدن آنها در بوجود آوردن خشونت علیه زنان در جوامع مختلف بخصوص جوامع اسلامی اشاره نرفت .

امید که در آینده ای نه چندان دور بتوانیم از این منظر به بحث و بررسی این مهم بپردازیم.
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار