((شهرک جعفرآباد)) که در اصطلاح قطب به حساب می‌آید البته نه از نوع صنعتی، گردشگری و دیدنی بلکه منطقه حاشیه‌نشینی است، در مقابل قطب حاشیه‌نشین غربی شهر که خود به بحری بی ساحل از حاشیه نشین ها بدل شده است.
کد خبر: ۱۸۸۳۲۲
تاریخ انتشار: ۰۸ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۲:۴۰ 27 February 2016
جمعه هفتم اسفند، مسجد امام صادق(ع) ((شهرک جعفرآباد)) که در اصطلاح قطب به حساب می‌آید البته نه از نوع صنعتی، گردشگری و دیدنی بلکه منطقه حاشیه‌نشینی است، در مقابل قطب حاشیه‌نشین غربی شهر که خود به بحری بی ساحل از حاشیه نشین ها بدل شده است.

منطقه‌ای بسیار وسیع که شاید به تنهایی میزبان جمعیتی معادل آنچه مرکز شهر خوانده می‌شود، باشد.

قبل از شروع به کار شعبه اخذ رأی آمده‌اند در شمار اولین کسانی باشند که خود را به مسئولان برسانند، شاید این‌ها بیش از بقیه کمبودها و نارسایی‌ها را احساس می‌کنند، قبل از همه آمده‌اند بلکه زودتر به مطالباتشان دسترسی پیدا کنند، خودم را معرفی می‌کنم، خبرنگارِ ... خیلی تحویل می‌گیرند، شاید فکر می‌کنند من هم کاره‌ای هستم، دست کم در حد یک دستگاه نوبت‌دهی مراکز عرضه کالا و خدمات، بطوری‌که شاید یک لحظه طمع، باور مرا هم دچار تردید می‌کند؛ که ای دلِ غافل... چرا خودت دارالشفا نشدی!

خیلی سریع به خودم برمی‌گردم و به خیال طنزگونه خود می‌خندم، از یک نفر می پرسم چرا صبح به این زودی؟ چندین نفر باهم جواب می دهند، بطوری که هر کلام با صوت و تُن متفاوت شنیده می شود، اما با چیدن واژه ها در یک خط جمله کامل می شود. همه طلب می‌کنند و همه چیزی می‌خواهند، اما نه مطالبه طلبکارانه بلکه تقاضا می کنند حتی گاهی بیشتر حالت التماس به خود می‌گیرد تا مطالباتِ معوقه.

واژه‌های بیکاری، مهندسی تمام کرده، دو تا بیکار، سه تا بیکار، نان خشک هم نیست پسرم دیپلم هم گرفته، شب‌ها با فرغون داخل شهر ضایعات جمع می‌کند الان آن هم کم شده دیگر نیست، اگر یارانه نبود از گرسنگی می‌مردیم، کاش این هم قطع می‌کردند فقط آب و برق گران نمی‌شد... چرا اسم نمی‌نویسی؟ بخدا وضع ما از همه بدتره.

مجال پرسیدن نبود، همان " چرا صبح به این زودی" یک دنیا جواب به دنبال داشت، اما نفرات انتهای صف زمینه بحث را به سمت دیگری کشاند؛ بیشتر دو سه اسم شنیده می‌شد آن‌هم نه همه با هم، اما می‌شد از بین دو سه اسمِ مطرح، فینالیست را حدس زد، هرکدام سعی می‌کردند قهرمان خود را شایسته‌تر و محق‌تر از بقیه عنوان کنند، تا جایی که برای گواه و شاهد ادعای خود با نام بردن از پدر، مادر و حتی بستگان دورتر از زندگی خصوصی کاندیدای مورد علاقه خود می‌گفتند.


ناسازگاری سیاست‌های اقتصادی استان با مطالبات بخش تعین کننده انتخابات


اما من کروکی مسیرهایم را از قبل تهیه و زمان‌بندی کرده بودم گرچه بحث داغ‌تر و شنیدنی‌تر می‌شد اما امروز جای کنجکاوی و یکجا ماندن نبود، به ناچار عذرخواهی کردم و به سمت تاکسی سرویسی که منتظرم بود رفتم، خانم تقریبا مسن بچه حدودا دوساله بغل و یک دست هم در دست دختر بچه‌ای کمی بزرگتر که احتمالا زمان پیاده شدن من از ماشین جزو نفرات اول صف بوده، سر راه من کمین کرده بود که همسرش زندانی و شناسنامه و کارت ملی همراه ندارد از من خواست، مدارکش را بازبینی کنم و پس از اطمینان از صحت گفته‌هایش پا‌ در میانی کرده، بلکه همسرش نیز از شرکت در انتخابات بی نصیب نماند، متأسفانه من هم در مقابل این تقاضا در مانده و عاجز.

اما اصلا پای رفتن و رها کردن او را نداشتم که با وعده و تعهد به اینکه امروز همسرش هم رأی خود را به صندوق زندان خواهد انداخت، با رضایتمندی و باز شدن چهره آن زن جوان پیرنما، از کاندیداهای شاخص شعبه مسجد پیشی گرفته و هرچه سریع‌تر خودم را به دیگر شعبه اخذ رأی که از شعب شاخص محسوب می‌شود رساندم؛ "مسجد جامع" محلی که اگر به مناسبتی هر ساعتی از شبانه روز به اتفاق خانواده رفته بودم پذیرا بود، اما امروز فقط ویژه آقایان بود، شاید موقعیت اینگونه ایجاب می‌کرد.

تابناک پربیننده ترین سایت... فارسی زبان دنیا

اما فضای مسجد جامع شهر حال و هوای دیگری داشت، من هم با برنامه‌ریزی قبلی به قصد تکمیل گزارشم وارد صحنه شدم که با خیل همکاران ( البته فقط از لحاظ حرفه‌ای) و الا خبرنگار تابناک کجا و تیم خبری مجهز به سیستم فوق مدرن پوشش خبر کجا؛ چهره‌ها اغلب آشنا بود مطئمن بودم اگر با اشاره سر اظهار لطفی می‌کردند از سر تواضع و فضای محیط بود چون گاهی پاسخ چند پرسش معمول تابناک تا یک ماه هم به درازا کشیده است اما نهایتا پاسخ‌هایم را دریافت کرده‌ام.


ناسازگاری سیاست‌های اقتصادی استان با مطالبات بخش تعین کننده انتخابات


ناسازگاری سیاست‌های اقتصادی استان با مطالبات بخش تعین کننده انتخابات


ناسازگاری سیاست‌های اقتصادی استان با مطالبات بخش تعین کننده انتخابات


ضمنا امکان انعکاس تصویربرداری و صدا را هم نداشتم بنابراین جای ماندن نبود از طرفی تا نیم ساعت پیش یک کلمه می‌پرسیدم چندین نفر جواب می‌دادند. بی درنگ راه قطب غربی را پیش گرفتم که همیشه به اتفاق جمعیت قطب شرقی تعیین کننده و حرف آخر را آنها می‌زنند.

به محض ورود به شهرک "دولت آباد" بدون پرس‌و‌جو و گزینش، اولین محل تجمع پیاده شدم و اولین مقصد، ابتدای صف خانم‌ها را نشانه رفتم و اولین پرسشم از نفر اول صف این بود: ببخشید من عجله دارم اگر اجازه بدهید... قبل از اینکه جمله‌ام را کامل کنم پاک شرمنده کردند بطوری که صدای من میان آن همه اظهار لطف گم می‌شد نهایتا معرفی کردم، آنچه که در شهرک "جعفرآباد" اتفاق افتاد از نوع مطالبات و سطح توقعات گرفته تا روش حمایت از کاندیدا، مشابه و مشترک، تنها تفاوت محسوس نوع لهجه و گویش بود، دریغا که زمان محدود بود و من ناگزیر از خداحافظی.

ناسازگاری سیاست‌های اقتصادی استان با مطالبات بخش تعین کننده انتخابات


امروز تازه متوجه شدم چرا می‌گویند تابناک پربیننده ترین سایت... فارسی زبان دنیا. و همین بار مسئولیت (هرچند کم اثر و ناچیز) ما را سنگین‌تر می‌کند و بنابر تعهد و پایبندی به آن، تمام مشکلات و گفته‌های عزیزان طی چندروز آینده بی کم و کاست منعکس خواهد شد. فقط خواستم به خانمی که همسر زندانی‌اش فاقد مدارک هویتی قابل ارائه به مجریان صندوق‌ها بود بگویم مطمئن باشید تلاش خودم را کردم اما شاید مانع اصلی محدودیت‌های قانونی بود که از این بابت نه تنها گله‌مند نیستیم بلکه اگر همیشه قانون حاکم باشد بسیار هم قابل تقدیر بوده، و تمام تلاش ما رسیدن به اجرای بی کم و کاست قوانین است.


ناسازگاری سیاست‌های اقتصادی استان با مطالبات بخش تعین کننده انتخابات

به گزارش تابناک کرمانشاه، بخش اعظم شهروندان که نامشان تحت عنوان «حاشیه‌نشین» ثبت دفتری شده است با جابجایی یکی از برنامه‌های از پیش تعیین شده، خواستم بدانم در متن، چه می‌گذرد البته مرکز متن برخلاف حاشیه، چندان جذابیت و تازگی نداشت، مطالبات و خواسته‌ها تقریبا نقطه مقابل حاشیه. یعنی آنچه که بدون استثنا رسانه‌ها و مسئولان به آن می‌پردازند که پرداختن به آن اگر طبق عادت برای من خسته‌کننده نباشد قطعا برای شما کسالت‌آور خواهد بود.


ناسازگاری سیاست‌های اقتصادی استان با مطالبات بخش تعین کننده انتخابات



ناسازگاری سیاست‌های اقتصادی استان با مطالبات بخش تعین کننده انتخابات


اما اینکه با این همه گفتن ها و تأکیدها و نیز عزم مسئولان در جهت رفع مشکلات توفیقی دست نمی‌دهد که هیچ؛ بلکه با ناکامی‌های جدیدی هم مواجه می‌شویم را کجا باید جستجو کنیم؟

در روزهای پیش رو با ارائه مستندات و نشانی دقیق منبع تولید مشکلات و معضلات موجود و مهم‌تر از آن اصرار مدیران به ادامه روند فعلی که جز شکست و پسرفت پیامد دیگری ندارد خواهیم پرداخت.

منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار