به گزارش خبرگزاری تابناک کرمانشاه به نقل از فارس بهنام بسامی: شهر کرمانشاه دارای ابنیه قدیمی زیبایی است که غالبا از دوران قاجار و پهلوی به جامانده. یکی از قدیمیترین این بناها، ساختمان شهرداری کرمانشاه در میدان غدیر است که ۱۲۰ سال قدمت دارد.
زمین این زیبا عمارت، توسط سفارت انگلیس جهت ایجاد کنسولگری خریداری و توسط معماران ایرانی در دو طبقه و زیرزمین ساخته شد. دربها و تیرهای چوبی سقف آن را از هندوستان به ایران آورده و نمای آن از آجرتراش و با طرحهای سنتی اجرا شده است.
پیشتر ساختمان شهرداری کرمانشاه در محل کنونی مسجد معتضدی قرار داشته؛ ساختمان کنونی در سال ۱۳۳۷ توسط شهردار وقت کرمانشاه یعنی «سلطان محمد همایون دولتشاهی» از سفارت بریتانیا از قرار هر متر۴۰۰ ریال خریداری شده.
مدتی بود که به شهرداری آمد و شد نداشتم، وارد محوطه که شدم کمکم متوجه تغییرات شدم، فضای سبزش به چشمم زیباتر آمد، ساختمانهایی که هر کدام یک رنگ و یک جور بود انگار همه یکی شده بودند.
سراغ ناصر نوروزی را میگیرم، او را بیشتر به «برادر شهردار» میشناسم، او مدیر حوزه شهردار است، فکر میکنم لابد برادرش دستش را گرفته؛ به گرمی از من استقبال کرد؛ در مورد خیلی چیزها صحبت کردیم؛ حرفهای درستی میزند؛ ایدههایش خوب است؛ در اغلب مسائل دستی بر آتش دارد؛ نظرم دارد عوض میشود، انگار بی دلیل دست راست شهردار نشده.
گفتم: انگار شهرداری خیلی عوض شده،
گفت: بله خیلی چیزها را تغییر دادیم، اگر مایل باشید چرخی در ساختمان و محوطه بزنیم تا همه چیز را نشانتان بدهم.
با هم از دفترش بیرون رفتیم، ابتدا داخل ساختمان را نشانم داد.
از سال ۱۲۳۶ هجری شمسی، یعنی زمانی که شهرداری را «بلدیه» میگفتند و «امیر مجلل دولتشاهی»، شهردار بلدیه بود تا به امروز که «نادر نوروزی» شهردار است؛ شهر کرمانشاه ۶۲ شهردار به خود دیده است. تمثال این ۶۲ نفر را بر دیوار یکی از راهروهای شهرداری زدهاند، کار قشنگی است.
به سمت دفتر شهردار رفتیم راهروها هم تغییر کرده، روی سنگهای کف بنا که تناسب چندانی با محیط اطراف نداشت پارکت قهوهای رنگ کار شده که با این بنای تاریخی همخوانی دارد. دیوارها هم که قبلا تا کمر سنگ شده بود با کاغذ دیواری پوشانده شده. کاش کسانی که از سنگ در کف و دیوارهای داخلی این بنا استفاده کردهاند کمی تأمل کرده بودند و بار یک بنای قدیمی را سنگینتر نمیکردند.
چیز دیگری که جلب توجه میکند، پنجرههای چوبی است که همه یک شکل و یک رنگاند، به گفته ناصر نوروزی پنجره چند اتاق از بین رفته بود که برایش پنجره جدید ساختهاند.
در دو سه نقطه هم وسایل قدیمی شهرداری را در محفظههای شیشهای که قابشان از چوب است به نمایش گذاشتهاند؛ نمای زیبایی دارد.
نوروزی میگوید: بقیه فضای داخلی بنا نیز قرار است بزودی سامان یابد.
وارد محوطه شدیم؛ همه جای شهرداری را گشتیم.
درختان بلند سرو، کاج و... که قدمت خیلیهایشان به ۱۰۰ تا ۱۲۰ سال میرسد. ناصر نوروزی میگوید برخی پرندگان مثل دارکوب و طوطی در این درختان لانه دارند.
پناهگاههای زمان جنگ که نمای خوبی نداشت را برداشته بودند، کولرها و سایلی که زیبایی ساختمان شهرداری را کمرنگ کرده بود را در جاهایی گذاشته بودند که در معرض دید نبود، سیمها و کابلها را پوشانده بودند، همه ساختمانهای محوطه را یک رنگ و یک شکل کردهاند، دیوارهای ساختمانهای مجاور که پشتشان به شهرداری است را همه نقاشی کردهاند، بسیاری از زوائد حذف شده، فضا یکپارچه شده، کار بسیار بجایی است.
تمام ساختمانها با رنگ به یک شکل درآمدهاند همه یا آجرند یا با رنگ و نقاشی آجرین شدهاند.
به نظرم کارهای بسیار خوبی انجام شده، اگر خود شهرداری وضعیت خوبی نداشته باشد چطور میخواهد به سر و وضع شهر برسد؟
در این شهر ساختمانهای قدیمی زیادی داریم، اما این یکی شانس آورده، چون هم نهاد شهرداری در آن سکونت گزیده و هم آدم دغدغه مندی چون ناصر نوروزی به پست اش خورده.
دیر یا زود شهرداری باید به مکان دیگری منتقل شود، اما با کارهایی که برای این بنا شده، هم ساختمان زیبا شده و هم این بنای تاریخی از فرسودگی در امان میماند و هم میتوان بعدها از آن به عنوان یک موزه یا مکانی برای جذب گردشگر استفاده کرد و این یعنی یک تیر و چند نشان.
پل و بلوار و آپارتمان را همیشه میتوان ساخت، اما این بنا هارا هرگز، آخر اینها روح دارند و آنها نه.
هنگام خروج از شهرداری باز هم به این نتیجه رسیدم که مدرنیته خوب است، اما سنت چیز دیگری است.